پایگاه اطلاع رسانی دهتل

پایگاه اطلاع رسانی دهتل

شهر سنگ نگاره ها
پایگاه اطلاع رسانی دهتل

پایگاه اطلاع رسانی دهتل

شهر سنگ نگاره ها

باز باران با ترانه...

بارون هر موقع و در هر فصل زیبایی و طراوت خاص خودش رو داره؛ اما تو این فصل سرد پر خاطره طراوتش افزون میشه. وقتی اولین بارون زمستونی شروع به باریدن میکنه بی اختیار یاد  همون شعر فراموش نشدنی کلاس چهارم دبستان می افتم . میشم همون کودک 10 ساله و  باز باران با ترانه رو با خودم نجوا می کنم..مگه میشه اون احساس قشنگی که با برخورد قطره های زلال بارون به صورتت بهت دست میده رو از یاد برد؟ کاش بارون تمومی نداشت. خیلی دوست داشتم به جای اون گلهای تو باغچه بودم که تا گلو زیر آب بارونن حتما اوناهم خوشحالن. بله خوشحال هستند و رها. قشنگی بارون تو این فصل وقتی چندین برابر میشه که یاد این می افتی که قراره ثمره این لطف خداوندی رو تو یکی دو ماه دیگه نظاره کنی و ببینی که چگونه زمین تولد دو باره اش رو با پیرهن سبزی که بر تن میکنه رو جشن میگیره. همه ما هم به این جشن دعوتیم. جشن تولد زمین و شاید تولد همه ما ها که نفس میکشیم. کم کم باید منتظر این بود که تا چند وقت دیگه دشت و صحرا و کوه و دمن پر بشه از گلهای رنگارنگ کشک و روغنی و لالو .دشتها و مزارع سر سبز از جو و گندم و عدس. گردش در یک بعد از ظهر بهاری در میان خوشه های سبز جو و گندم و شاخه های رنگارنگ گلهای بهاری  غیر قابل توصیف و فراموش نشدنی است.

اگه به قول بزرگتر ها فصل بشه که دیگه افزونی بر این زیبایی ها، وقتی است که می بینی صبح زود زن و مرد و پیر و جوون شال و کلاه کرده و از پی خئر( دمبلان) روانه کوه و دشت میشن و شب و با کوله باری پر به خونه بر می گردن. شاید خوردن خئر آنچنان لذتی نداشته باشه اما لذت پیدا کردن اون و دیدن تَرَک  و به قول خودمونی (بُف) چیزیه غیر قابل توصیف.

امروز ، اولین روز پس از بارون در دهتل ودیدن تراکتورهایی که خیش و لنگار بسته بودن و دیدن کسانی که تولک بر دوش به دنبال اون تراکتور ها بذر می پاشن یکی از زیبا ترین روزهای فراموش نشدنی زندگی هر فرد دهتلی است.