کل نفس ذائقه الموت
عجب دنیای غریبی است...
اندکی از آنچه در ثانیه های بعد انتظار ما را میکشد خبر نداریم و آنچنان با غرور و ابهت قدم بر می داریم انگار که برای همیشه تا ابدیت ابد خواهیم زیست...
دیروز بعد از ظهر بود که عبدالنور اومد پیشم. با همون چهره خندان و شوخ همیشگی. فلاسک چای کنار میز بود. می خواست برای خودش چای بریزه که گفتم اون چای مال دیشبه. فلاسک رو زمین گذاشت و رفت سراغ عکسش که تو ویترین بود. همیشه وقتی می اومد اینجا اول نگاه میکرد که عکسشو هنوز گذاشتم دکور یا نه. اگه می دید نیست می گشت پیداش میکرد و میذاشت تو ویترین و می گفت عکس من نباید از اینجا برداشته بشه. دیروز هم عکسشو برداشت و گذاشت تو ویترین. اومد کنارم نشست و وسایل رو میزم رو زیر و رو کرد. شیشه کوچیک عطر رو که سوغات مکه برام آورده بودن پیدا کرد. گفت این مال من. گفتم باشه واسه خودت. من استفاده نمی کنم. بو کرد و گفت خوبه فردا جمعه است. میزنم به لباسم. گفتم حالا اگه خودت هم نخواستی میتونی بدی فرمانده گردانتون تا کمی مرخصی بیشتری بده بهت. گفت : من دیگه نیازی به مرخصی ندارم. خودم مرخصم. همش یه ماه و اندی از خدمتم بیشتر نمونده.
بلند شد و خدا حافظی کرد و رفت بیرون. تا کنار موتورش رفت و برگشت. شیشه عطر رو داد و گفت بیا. من نمی خوامش. اصرار کردم اما گفت نه به دردم نمیخوره!
ازش گرفتم و اونم رفت.
ساعت ۵/۱۱ شب بود که موبایلم به صدا در اومد. یکی از دوستان پشت خط بود بعد سلام و احوال پرسی گفت از بچه هایی که تصادف کردن خبری نداری؟؟ یک لحظه ضربان قلبم دوبرابر شد.؛
- کدوم تصادف؟
مگه تو خبر نداری؟؟؟
- نه. کی تصادف کرده؟؟
عبدالنور با یکی دیگه مال هرمود!
- عبدالنور کی؟؟؟
عبدالنور سعیدی
- جُنگُی؟؟؟
آره جُنگُی خودمون!!!
-کی این اتفاق افتاده؟؟
همین نیم ساعت قبل. الانم بردنشون بیمارستان بستک. بیچاره هردو خیلی زخمی شدن...
*****
صبح جمعه است.
ساعت ۸ از خونه میام بیرون. سه چهار نفر رو می بینم که رو جاده دارن میرن به سمت قبله. دوباره یاد تلفن دیشب می افتم. یعنی چی شدن؟؟
رفتم خونه . همه پشت سفره صبحونه ساکت نشستن. منم گوشه ای می نشینم.
- مادر؟؟
بله
از بچه هایی که تصادف کردن خبری ندارین؟؟؟
چرا. هر دو رفتن!
- کجا ؟؟؟
مادر - با گریه!- اون دنیا
- چی؟؟؟؟؟؟؟ فوت شدن؟؟؟؟؟؟
آره
- هر دو؟؟؟
آره
اینبار قلبم میخواست از حرکت بایسته! سرم میخواست مثل بمب منفجر بشه! باور کردنش کار راحتی نبود. اما واقعیتی بود که در انتظار همه ماست...!
یاد روز قبل می افتم که اومد پیشم. چقدر مسخره و شوخی واکنون اینچنین...
با خود می گویم شاید خبر داشت که روز جمعه نمیتونه اون عطر رو به لباسش بزنه. شاید خبر داشت که دیگه نیازی به مرخصی از پادگان نداشت.!
او از پادگان دنیا مرخص شد وکارت پایان خدمت بندگی در این دنیا را گرفت و به لقای فرمانده کل شتافت...
روحش شاد و یادش گرامی
پ.ن : به نوبه خودم این مصیبت بزرگ را به هر دو خانواده داغدار بخصوص خانواده محترم محمد شریف سعیدی و همه بازماندگان و دوستان و آشنایان این جوان ۲۰ ساله تسلیت عرض می کنم و طول عمر همه عزیزان را از خالق رحمن مسئلت می نمایم.
سلام
واقعن جای تاسف بسیار دارد خداوند به خانواده هایشان صبر دهد
...پراکند نویسی این روزهای هرمز نو را بخوانید...
سلام
ممنون از حضور و نظر لطفت شما
انشاء الله خدمت میرسم.
شاد و موفق باشی.
خدا رحمتش کنه.
من نمی دونم چند بار دیگه باید از این اتفاقا بیفته تا واسه
این جوونا درس بشه؟!
اصلاْ فکر خودشونو خانواده هاشون نیستن.
همش بی احتیاطی.
خدایا خودت مواظب همه ی بنده هات باش.
شما هم خودتونو ناراحت نکنین. سعی کنین بقیه ی دوستاتونو
نصیحت کنین که این اتفاقا بازم پیش نیاد.
مواظب خودتون باشین آقا رامی.
واستون آرزوی موفقیت می کنم.
سلام خدمت شما خواهر عزیز
بله. این اتفاقات ناگوار روز به روز داره بیشتر میشه و لحظه به لحظه مرگ در کمین ماست.
متاسفانه در چنین سوانحی کاری از دست هیچ بنده ای ساخته نیست .
اینهمه اتفاقات دلخراش را می بینیم و باز هم گاز موتور را تا ته میگیریم و و ویراج میدهیم.
انشاء الله که خداوند رحمن خودش حافظ جان همه بندگانش باشد.
موفق و سربلند باشید.
سلام خدمت دوست خوبم (رامى) عزیز. خبر در گذشت دوست فرهیخه تان با کمال تأثر وتأسف دریافت شد، خدا رحمتش کند و فردوس الأعلى جای گاهش سازد.، در این مصیبت وارده صمیمانه تسلیت عرض مى کنم، وطول عمر پربرکت براى شما مسئلت دارم، وأمید وارم از درگاه ایزد متعال به شما ، و همچنین خانواده فقید صبر وسلوان عطار فرماید... خداى تعالى در محکم کتابه مى فرماید:( کل نفس ذائقة الموت ، ولو کنتم فی بروج مشیدة)... صدق الله العظیم. و انا لله وانا الیه راجعون.
سلام جناب محمدیان عزیز
ممنون از لطف بیکران شما.
سلام
حادثه ناگوار و تلخ ....
بی احتیاطی این جوانان ...وداع خودشان و داغ بزرگشون بر دل خانواده ها . کاش کمی بفکر بودند ...
این هم قدر و تقدیر الهی ....
خداوند به خانواده هایشان صبر عنایت بفرماید . روحشان شاد
موفق باشید
سلام خواهر عزیز
بله ما فقط پس از وقوع حادثه آه حسرت می کشیم...
از حضور شما بسیار خرسند شدم.
موفق و پاینده باشی.
سلام دوست عزیز واقعا ناراحت بودم به شما و خانواده های ایشون تسلیت اگم انشالله بهشت جاشون بشتن
سلام
ممنون از حضور شما
شاد و موفق باشی
به نام خدا
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد
پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
از بن هر مژه ام آب روان است بیا
اگرت میل لب جوی و تماشا باشد
سلام !
دوست گرامی و همشهری عزیز !
از این پس می توانید به راحتی برای آشنایی هر چه بیشتر و دسترسی آسان به زندگی نامه، فعالیت ها و دیدگاه های حجت الاسلام و المسلمین سید علی میرخلیلی، نماینده ادوار چهارم و پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه میناب، رودان و جاسک ، به وب سایت رسمی ایشان مراجعه کنید.
آدرس سایت:
www.mirkhalili.org
منتظر شنیدن نظرات، پیشنهادات و دیدگاه های گرم و دلسوزانه شما دوست عزیز هستیم.
در صورت تمایل می توانید از لوگوی تبلیغاتی این سایت برای درج در وبلاگ خودتان استفاده کنید و با دریافت کد مربوط و قرار دادن آن در قسمت ویرایش قالب وبلاگ، برای معرفی هرچه بیشتر این سایت با ما همکاری کنید.
با تشکر و سپاس فراوان
مدیریت سایت حجت الاسلام و المسلمین سید علی میرخلیلی
سلام منم به نوبه خودم این وداع زود هنگام رو به خانواده محترم و جوانان خوب بستک تسلیت میگم
سلام
ممنون و تشکر از شما دوست عزیز.
موفق و سربلند باشید.
سلام برادر خوبم.....تسلیت منو بپذیرین.خدارحمتشون کنه و به خونواده محترمش صبر بده....خوبه که شما قبل از فوت عکسش رو توی ویترین میذاشتین(عزیز شمردن دوستان به وقت زنده بودنشان هنراست نه به وقت وداعشان از این دنیا)
سلام خواهر عزیز
ممنون و تشکر از لطف بی کران شما..
سرافراز باشید.
سلام
با عرض تسلیت.
روحش شاد یادش گرامی.
سلام
ممنون از حضور شما
من همین الان از درگذشت این دوست و همکلاسی بسیار گرامی با خبر شدم و از خداوند بزرگ شادی روح را برای این عزیز از دست رفته و صبر و بردباری را برای خانواده ی ایشان درخواست دارم .
سلام احمد جان. خوبی عزیز؟
ممنون از احساس همدردی شما.
با آرزوی سعادت و عاقبت بخیری همه دوستان عزیز...
موفق و سربلند باشی.
سلام.... شما به یه بازی وبلاگی ! دعوت شدین.....منتظر خبر و آپ تون هستیم....
سلام خواهر عزیز
ممنون از لطف بی کران شما.
انشاءالله که در اولین فرصت...
سلام خدمت شما برادر بزرگوار
کلی با این پستتان گریسسسستم آخه حادثه تلخ تصادف چند سال پیش واز دست دادن بهترین دوستم را برام تداعی کرد ...
رفتی وبی تودراین شبها گریستم
شبها بیاد روی تو تنها گریستم
هرشب چو شمع مجلس رندان پاکباز
یا سوختم بخلوت غم یا گریستم
دور از تو ای شکوفه گل در خزان عمر
چو ابر بهار به هر جا گریستم
تقدیم به روح پاک گل پرپر شده ام بهترین و عزیزترین دوستم
روحشان شاد وجایشان بهشت برین باد.
سلام خواهر عزیز
ممنون و سپاسگذارم از لطف و احساس همدردی شما.
روح همه رفتگان شاد باد...
شاد و سربلند باشید.
سلام از دست رفتن کسانی که می شناسیمشان وبا آنها خو گرفته ایم قابل تحمل نیست اما .... روحش شاد . سری به ماهم بزن
سلام
ممنون و متشکر از لطف شما.
شادو سربلند باشی.
سلام
انا لله و انا الیه راجعون. کل نفس ذائقه الموت.
از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم.
سلام سید عزیز
ممنون و سپاسگذارم از احساس همدردی شما...
شاد و سرفراز باشی.
باسلام وسالی همراه باموفقیت ازطرف جوانان محله قزوینی جنوبی کنگ
سلام دوست عزیز
بنده هم سالی خوش و توام با موفقیت و سربلندی را برای شما و همه دوستان ارزومندم.
شاد و سرافراز باشید.